زندگینامه آگوستین قدیس
- FacetoFace Ministry
- Jul 17, 2023
- 4 min read

مارکوس اورلیوس اوگوستینوس معروف بهسنت اوگوستین (زادۀ ۳۵۴ م -درگذشتۀ ۴۳۰ م) از تأثیرگزارترین فیلسوفان و اندیشمندان مسیحیت در دوران باستان و اوایل قرون وسطی محسوب میگردد. او از شکلدهندگان سنت مسیحی غربی (کاتولیک و پروتستان) به حساب میآید.
زندگینامه
مارکوس اورلیوس آگوستین در ۱۳ نوامبر سال ۳۵۴ میلادی در تاگاست، ناحیهی رومی نومیدیا- الجزایر کنونی - زاده شد.مفروض است که خانوادهی او ریشهی بربر داشتهاند (یعنی اینکه وی از قوم بربر در شمال آفریقا بود).پدرش پاتریسیوس بیایمان بود و مادرش مونیکا، مسیحیای معتقد.پدر، به رغم بیایمانی، بر تفوق مهر مادری واقف بود و لاجرم هرگز در شیوهی تربیتی مادر نسبت به فرزند، چونوچرا روا نداشت.از آنجا که پاتریسیوس ملاّکی خردهپا بود، بی آن که از تمکّن و تموّل آنچنانی برخوردار باشد، کمابیش از پسِ معیشت خانواده و تأمین هزینهی تحصیل فرزند برمیآمد.
آگوستین پسری هوشمند بود. از این رو او را به قصد تحصیل به مادورا، شهر مجاور تاگاست رهسپار کردند و با آن که در آنجا به تفریح، تفنن، و بازیگوشی روی آورد، از درس خواندن غافل نشد و فقط پس از اندکی وقفه، تدارک تحصیل متوسطهی وی در کارتاژ دیده شد و همانجا بود که به رسم آن روزگار، فن بلاغت آموخت.سپس از طریق مطالعهی مقولات عشر ارسطو، در جدل چیرهدست شد.در ۱۹ سالگی هورتنیوس اثر سیسرون را مطالعه کرد و از این رهگذر، لهیب حکمت در جانش زبانه کشید.کتاب مقدس را نیز در همین سن برای اوّلین بار مطالعه کرد.امّا گرفتار مقایسهی ترجمهی نارسای کتاب مقدس به زبان لاتین با متون فاخری چون هورتنیوس و اِنهاید شد. گفتنی است این امر که خود از معضلات جامعهی مسیحی آن روزگار به شمار میرفت، فرزانگان را به صرافت تنقیح و پیرایش نسخهی موجود انداخت؛ هرچند که این تلاش، همچون هر گام تازهای، دشواریهایی در پی داشت.در پی یافتن تفسیری کامل از هستی، از جمله درک مقولات خیر و شر و حل معضل قادر مطلق و ره یافتن به مبدأ از طریق ادلهی ساده، به مسلک مانی روی آورد.چه، به زعم خود در آیین ترسایان، دلایل عقلانی کمتر مییافت و مانویان نیز به او در حل معضلات فکریاش قول مساعد میدادند. آنان ابتدا بر مبانی فکری مسیحی خرده میگرفتند و سپس داعیهی دلیل و برهان سر میدادند.
با اینهمه، فقدان حجت وحیانی و عینی در دین مانی، اسباب تکدر خاطر آگوستین را فراهم آورد و موجب طرح مجادلات فراوانی از جانب وی به طرفیت مانویان شد.همچنین از طریق مطالعه در علوم طبیعی، افسانهپردازیهای ایشان در باب مه و خورشید و فلک را به چالش کشید.از رهگذر مراوده با مانویان بود که به مسند ایراد خطابه در میلان دست یازید؛ شهری که مرکز ایتالیایی امپراتوری روم بود و آمبروسیوس در مسند اسقفی این شهر جلوس کرده بود. آگوستین پس از آن که در جانب وی مورد استقبال واقع شد، مدتی به استماع وعظهای او پرداخت و در عین حالی که مجذوب فن بیان او شده بود، به قدرت شگرف آمبروسیوس در تبیین و توضیح عهد عتیق پی برد.
آمبروسیوس کتاب مقدس را از طریق تأویل بازخوانی میکرد و آموزههای افلاطون و فلوطین را در لمهی ادلهی خویش به کار میبست و بدینترتیب آگوستین به سرچشمهای از معانی نوینِ حقیقت ازلی دست یافت.در همین زمان بود که زیباییهای کتاب مقدس را به مکاشفه نشست و به ظرافت، تفاوت خدای صانع افلاطونیان با خدای خالق مسیحیان را فهم کرد.سه سال بعد به همراه دوستش آلیپیوس و فرزند نامشروعش آدئوداتوس، مهیای تعمید شد. در همین سال مادرش مونیکا، هنگامی که از دست دغدغهی خاطر برای ایمان آگوستین خلاصی مییابد، چشم از دنیا فرومیبندد.
سفر آگوستین به میلان، پنج سال به طول انجامید و سپس به آفریقا بازگشت؛ جایی که خاطرهی مانویت او هنوز از حافظهی جمعی آن زدوده نشده بود. بنابراین، برای اثبات گسست خود از گذشتهاش، باید وقت بسیاری را صرف ارائهی مباحث ناب در جهت باورهای نوینش میکرد.وی بیش از سیزده رساله در رد آرای مانویان به رشتهی تحریر درآورد. گذشته از اینها، دو کتاب از میان آثار او، در زمرهی کتب مانای تاریخند؛ نخست اعترافات که در سال ۴۰۰ میلادی، یعنی در سال ۴۶ سالگی وی نوشته شده است و ناظر بر شرح زندگی و احوال اوست. و دوم، شهر خدا، که در واقع متشکل از دو بخش است: بخش عمده و غالب آن در دفاع از مسیحیت و رد اتهاماتی که توسط غیر مسیحیان رومی بر آیین مسیحیان وارد میآمد نوشته شده و مابقی، در بر گیرندهی پارهای دیدگاههای اجتماعی - سیاسی آگوستین است.
بدین ترتیب، آگوستین در ابتدا مانوی و یا ثنویتگرا بود، ولی به اعتراف خودش چون به بیهودگی این مذهب در بسیاری از عقاید و اندیشههایش پی میبرد به روم مهاجرت کرده و به مکتب فلسفی شکاکیون جدید ملحق میگردد. پس از مدتی این مکتب فکری نیز او را اقناع نمیکند. در شهر میلان با شخصی با اندیشههای نوافلاطونی بهنام "فلاویوس مائیوس تئودوروس"آشنا میگردد و از همین راه به مکتب نوافلاطونیان وارد میشود. پس از آن به دین مسیحیت میپیوندد.پس از مدتی به مقام اسقفی شهر هیپو انتخاب میشود و در همین شهر نیز از دنیا میرود.
با این حال، وی تا پایان عمر خود نیز تحت اندیشههای نوافلاطونی و مانوی بوده است و این امر در بسیاری از نظریات و آثار وی بهروشنی نمایان است.
سرانجام، آگوستین، در ۲۸ آگوست ۴۳۰ میلادی، در هیپون- که بهدست و اندالها اشغال شده بود -دیده از جهان فروبست.
از مهمترین آثار آگوستین میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رساله اعترافات: که زندگینامه فلسفی-اعتقادی وی میباشد. گفته میشود این اثر نخستین خودزندگینامهای است که در غرب نگاشته شده است.
در باب تثلیث: که این اثر مهم به نوعی تبیین اعتقادی درباره تثلیث میپردازد.
در باب شهر خدا: کتابی است در باب فلسفه تاریخ و سیاست. اوگوستین از پایهگذاران فلسفه سیاست در غرب محسوب میگردد.
در باب معنی لفظی کتاب سفر پیدایش: نشان دهندهٔ عقاید وی درباره خلقت و شکلگیری جهان است.
در باب اصول عقاید مسیحی
در باب هشتادوسه سوال مختلف
رسالات علیه دین مانوی.
Comments